What if my nightingale sings that what is right?کاشکی که بلبل من آوازی را بخواند که خوشایند باشد
What if all of this pain just stops for a night?کاشکی که تمامی این درد فقط برای یک شب متوقف شود.
What if I can see it even it is dark?کاشکی بتوانم ببینم حتی دراین تاریکی.
The truth is there among this vanishing sight.حقیقت همین جاست در میان این چشم انداز ناپدید شده.
I am waiting to see what else can I find,من منتظرم که ببینم که آیا چیز دیگری هم میتوانم پیدا کنم.
what if there is nothing after, to excite.شاید هیچ چیزی دیگر وجود ندارد که هیجان مرا برانگیزد.
Our dark path will lead us into the darkness,این راه تاریک ما، ما را به تاریکی هدایت میکند.
There is more darkness in this world than is light.در این دنیا، تاریکی به مراتب بیشتر از نور است.
What if one day we all wake up from this life?کاشکی یک روز همه ما از خواب زندگی بیدار شویم
from this wishful thinking, sorrow, joy, and fright,از این تفکر مسخره ، غم ، شادی و ترس.
and wonder that what if all was a big lie,وبا تعجب بفهمیم که همۀ این ها یک دروغ بزرگ بوده است.
a losing game that we lost in a big fight.یک بازنده ، باخته در یک مبارزه بزرگ .
We’re all custodians of life until death,همۀ ما متولی و مسئول زندگیمان هستیم تا زمان مرگ.
Then we’ll recycle in nature we just might.سپس ما درطبیعت دوباره بازیافته خواهیم شد.
Go and live this little time that you have now,برو و در این زمان کوتاهی که داری زندگی کن.
There might not be tomorrow to do it right.شاید که فردائی نباشد که این کار را درست انجام دهی.
Forget all that there was, all that it will be,فراموش کن هر آنجه که بوده و هر آنچه که خواهد بود.
Remember that it is now, that is all bright.به یاد داشته باش که روشنائی فقط در زمان حال است.
I heard “Haloo” was singing to the moonlight,من شنیدم که هالو در زیر نور مهتاب آوازی می خواند.
The song was all about love and say goodnight.شب بخیرگویان آوازی را میخواند که فقط راجع به عشق بود.
“Haloo”