دلبر از غیب نیامد ره دلدار کجاست گمشده در باغ ِ ظلمت گل و گلزار کجاست
من که در خانه پریشان دربدردر کوچه ها تا قیامت منتظر مَرهَم دیدار کجاست
عاشقی درد است و درمانش شرابِ آرزو در سرای مِی گساران یار ِ بیمار کجاست
من همان بلبل پیرم که نفیرم همه عشق تا کجا پَر بزنم گلبن بی خار کجاست
آسمان روشن به روز و تیره در شبهای تار در شبانه روز ِ من یاور بیدار کجاست
من که خوردم بجوانی یک دوباری مِی ناب پس چه شد ساغر و ساقی دورِ خَمّار کجاست
در دیارِ مِی فروشان رَسم هشیاری خطاست مِی فروش ِدوره گردَم مَست وهُشیار کجاست
مرغ ِ دلداده بکرد ناله زگم کردۀ خویش تا بیابد مرغ ِ دل یارِ وفادار کجاست
تو که در باغ و سراسر به تکاپو همه عمر تا بیابی صَنمت گلبن ِ و اشجار کجاست
یارِ هالو گر بیابی از گل و مُل برتر است شاه آن باغ و ثمن قدرت پندار کجاست
سپتامبر دو هزار و دو